یا110
شهادت آرزومه
شهادت آرزومه
سه شنبه 95/08/25
مردمی که روی زمین زندگی میکردند مثل همه تاریخ در حال گذران زندگی روزمره شان بودند که روزی یکی از فرشتگان مقرب خداوند را دیدند که یک بسته کبریت در دست راست و یک سطل آب در دست چپ دارد اما در گوشهای از آسمان نشسته و همانطور که به انسانها نگاه میکند اشک میریزد
مردم جلو رفتند و از فرشته سوال کردند: ای فرشته محبوب، اتفاقی افتاده که این گونه اشک میریزی؟
فرشته گفت: به حال شما انسانها اشک میریزم!
مردم توضیح بیشتری خواستند و فرشته اشاره به دستهایش کرد و گفت: امروز از خداوند اجازه خواستم که با این کبریت، بهشت او را به آتش بکشم و با این سطل آب ، آتش جهنم را خاموش کنم تا به این وسیله خدا دوستان واقعی خود را بشناسد، یعنی دیگر بهشتی نباشد که مردم به خاطرش کار نیک انجام بدهند یا جهنمی نباشد که از ترس آتشش از کار بد روی گردان شوند اما خداوند این اجازه را نداد و گفت: من بندههایم را دوست دارم پس مهم نیست که آنها با بهانه من را دوست داشته باشند یا بی بهانه!
فرشته از جا برخواست و ادامه داد: به حال انسانها اشک میریزم که قدر چنین خدای مهربانی را نمیدانند!
سه شنبه 95/08/25
خدا : بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است .
بنده : خدايا ! خسته ام ، نمي توانم .
خدا : بنده ي من ، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا !خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم .
خدا : بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان .
بنده : خدايا ! سه رکعت زياد است .
خدا : بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا ! امروز خيلي خسته ام ! آيا راه ديگري ندارد ؟
خدا : بنده من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد !
خدا : بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! هوا سرد است ! نميتوانم دستانم را از زير پتو در بياورم .
خدا : بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب ميکنيم .
بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد .
خدا : ملائکه ي من ! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده ، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده .
ملائکه : خداوندا ! دوباره او را بيدار کرديم ، اما باز خوابيد .
خدا : ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست .
ملائکه : پروردگارا ! باز هم بيدار نمي شود !
خدا : اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر ميآورد .
ملائکه : خداوندا ! نمي خواهي با او قهر کني ؟
خدا : او جز من کسي را ندارد … شايد توبه کرد …
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری .
سه شنبه 95/08/25
تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.
«غیبت» به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروایی است که به تو زده اند
و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند،
آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور»
و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند،
ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را.
وقتی ظاهر می شوی،
همه انگشت حیرت به دندان می گزند با تعجب می گویند
که تو را پیش از این هم دیده اند.
و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی،
جمعه که از راه می رسد، صاحبدلان «دل» از دست
می دهندوقرارازکف می نهند و قافله
دل های بی قرار روی به قبله می کنند
و آمدنت را به انتظار می نشینند…
و اینک ای قبله هر قافله و ای «شبروان را مشعله»،
در آستانه آدینه ای دیگر با دلدادگان دیگری از
خیل منتظرانت ندبه خوان و چشم به راهت میمانیم.
اَلــلــّهــُم عــَجــِّل لــِوَلــیــِّک الــفــَرَج
دوشنبه 95/08/24
فوائد نماز شب
1) باعث خشنودی خدا و دوستی ملائکه است.
2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
3) باعث درخشش برای اهل آسمان همانند ستارگان است.
4) باعث روشنی دل است.
5) باعث استجابت سریع دعا است.
6) باعث پزیرش توبه و پاک شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
7) باعث کفاره گناهان است.
8) باعث زیبایی صورت و شادابی چهره و نورانی شدن آن در طول روز است.
9) باعث سلامتی و تندرستی و رفع انواع بیماریهای جسمی و روحی است.
10) باعث از بین رفتن غم و اندوه و تقویت نور چشم است.
11) باعث تمسک یافتن به اخلاق انبیاء و اولیای خداوند است.
12) باعث انجام دادن سنّت پیامبران و صالحان است.
13) باعث تابش نور خدا به او میشود.
14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بین مردم است.
15) باعث افزایش عمر است.
16) باعث جلب رزق و روزی فراوان و ادعای قرض است.
17) باعث نوعی صدقه است.
18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ برای خود است.
19) خداوند نه صف از ملائکه پشت سر نمازگزار قرار میدهد.
20) کلید رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
21) زینت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
22) نماز شب همچون سایبانی در روز قیامت است بر سرش.
23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قیامت درحالیکه همه عریانند.
24) نماز شب در روز قیامت همچون نوری در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قیامت شادمان است.
25) نماز شب میان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلی فاصله میگذارد.
26) میزان اعمال خوب نمازگزار در روز قیامت سنگین است.
27) نماز شب همچون تاجی در روز قیامت است بر سرش.
28) چراغی است برای تاریکی قبر و برطرف کننده وحشت تاریکی قبر است.
29) نماز شب همچون مشعلی نورانی است در تاریکی قبر.
30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ایمن میکند و برات آزادی از آتش جهنم است.
دوشنبه 95/08/24
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که راه نجات و رستگاری را بیان کرده، نیز آیاتی که از ریشه نجات آمده، اما در صدد بیان نجات و رستگاری نیست. در حقیقت بین آنها عموم و خصوص من وجه است.
الف. آیاتی که راه نجات را معرفی کردهاند: قرآن کتاب آسمانی الهی و بیانگر راه هدایت و تکامل انسان است؛ از اینرو سراسر قرآن، یا مستقیماً یا غیر مستقیم، راه صحیح و راه نجات و رستگاری انسان را بیان کرده است و هیچ آیهای بیربط با هدایت و رشد انسان نیست.
با اینحال برخی از آیاتی را که به طور مستقیم به راه نجات و رستگاری اشاره کرده است، بیان میکنیم.
1. ایمان به خدا، پیامبر، جهاد و هجرت در راه خدا: خداوند در سوره صف، راه نجات از عذاب دردناک آخرت را چنین بیان میکند: «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّكمُْ عَلىَ تجِارَةٍ تُنجِیكمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ* تُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجُاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكمُْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَالِكمُْ خَیرْ لَّكمُْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ* یَغْفِرْ لَكمُْ ذُنُوبَكمُْ وَ یُدْخِلْكمُْ جَنَّاتٍ تجَرِى مِن تحَتهِا الْأَنهْارُ وَ مَسَاكِنَ طَیِّبَةً فىِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»؛اى كسانى كه ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتى راهنمایى كنم كه شما را از عذاب دردناک رهایى مىبخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد كنید. این براى شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید. اگر چنین كنید گناهانتان را مىبخشد و شما را در باغهایى از بهشت وارد مىكند كه نهرها از زیر درختانش جارى است و در خانههایی پاكیزه در بهشت جاویدان جاى مىدهد و این پیروزى عظیم است.
در آیهای دیگر، با اشاره به ایمان و جهاد، از هجرت در راه خدا نیز یاد میکند و میفرماید کسانی که این کارها را انجام داده باشند، مقام بزرگی در نزد خدا دارند و فقط اینگونه افراد به حقیقت پیروزی و رستگاری دست مییابند.
2. اطاعت از خدا و پیامبر، خشیت از خدا و تقوای او: در آیهای دیگر، سخن از پیروی از خدا و پیامبرش به میان آمده و به خوف از خدا و تقوای او اشاره شده و راه سعادت را در رعایت این موارد دانسته است: «وَ مَن یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یخَشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْفَائزُونَ»؛ و هر كس از خدا و پیامبرش اطاعت كند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد، چنین كسانى همان پیروزمندان واقعى هستند.
3. حقیقت طلبی: در قرآن، در توصیف کسانی که اهل هدایت هستند، چنین آمده است: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِینَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ»؛همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نیكوترین آنها پیروى مىكنند. آنان كسانى هستند كه خدا هدایتشان كرده، و آنها خردمندانند.
در واقع کسانی اهل نجات و سعادت هستند که از هر نوع تعصب جاهلانه قومی و ملیتی و غیره به دور باشند و اهل تحقیق و حق جویی باشند. این افراد، به همه سخنان و نظریات، گوش فرامیدهند و بعد با انصاف به قضاوت درباره آنها میپردازند و بدون جانبداری، راه صحیح را انتخاب میکنند.
4. تزکیه نفس: یکی از راههای رسیدن به سعادت، تزکیه نفس است. در اسلام تأکید فراوانی بر این مطلب شده و دستورات زیادی در این باره به مردم ارائه شده است. پاک ساختن روح و جان انسان، از خلقیات و صفات ناپسند، موجب رشد و آمادگی برای دریافت خصلتها و اوصاف نیکو و نور معرفت است؛ از اینرو، خداوند به نُه چیز قسم یاد میکند تا اهمیت مسئله را بیان کند. سپس میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّئهَا»؛هر كس نفس خود را پاک و تزكیه كرده، رستگار شده است.
ب. آیهای که اشاره به واژه «نجات» دارد: یکی از آیات قرآن کلمه «نجات» را در خود جای داده است؛ اما این آیه در صدد بیان راه نجات نیست: «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذاب»؛و (به خاطر بیاور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانى كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهایى بخشید! همانها كه شما را به بدترین وجهى عذاب مىكردند.
منبع:
صف، 10-11.
«الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْفَائزُونَ»؛ آنها كه ایمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند»؛ توبه، 20.
نور، 52.
[ زمر، 18.
شمس، 9.
ابراهیم، 6.